سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

می گویند که هر چیز اول و آخری ...
قبل و بعدی دارد...
اما بدان من شاید قبل از تو بودم اما بعد از تو هرگز...
یک جرعه عشق به اندازه’ اقیانوسی عظیم است
و من اکنون عطش اقیانوسی دارم .
آن زمان که من با باران دو چشمم
تمام گیاهان باغ خیالت را
چه کوچک و چه بزرگ
با همه تشنگی که خود داشتم ، میبریدم....
باران کلامت آنچنان بر من نرم بارید
که من و همه خاک، دستی
فواره وار بسویت رو به آسمان بگشادیم
و رحمتت را شکر گفتیم
و زان پس خورشیدی بر لبانم نشست
و تو همچنان می باری...
اینگونه است که با هر ساعت دوریت
قلبم بی اختیار گامی بسویت بر میدارد
و با هر سلام و هر آمدنت
گویی دوباره عاشق شدم ....


میدونی چیه؟ بخاطر تو داشتم همه چی رو همه دوستامو از دست میدادم... نمیدونم میتونم ببخشمت یا نه ، ولی مطمینم میای اینجا و حتی یه لحظه هم شک نمیکنی که با خودتم ، پس واسه یه لحظه هم که شده به خودت بیا ، لطفا!

یه نگاه به کنار وبلاگ بندازین ، یکم تغییرات داره!

این روزا خیلی سرم شلوغه ولی اینطور زندگی کردنو دوست دارم 

 


+ تاریخ دوشنبه 91/4/19ساعت 8:18 عصر نویسنده zeinab | نظر
دریافت ساعت فلش