گـمان ميـکردم قـانع بـاشي و بـه شـکستـن دلـم اکتـفا کـني نه ايـنکه فستـيـوالـي از دروغ به راه بـينـدازي ... و در آخـر بـگويـي: "ميـروم تا اذيـت نـشوي بـهتـرين مـن"!