• وبلاگ : just..... GOD
  • يادداشت : ما اينجا غريبيم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 28 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    +

    + / 

    زينب جان سلام....عزيزم پيشاپيش عيدت مبارک....اميدوارم هميشه شاد باشي.....سال خوبي رو برات آرزو ميکنم.....اميدوارم که به تمام خواسته هات برسي گلم
    پاسخ

    مرسي عزيزم
    حرف آخر:
    خدايا تنهام نذار، تو روزگار دل سنگي
    ها، ميترسم از همه ي آدمها، منو ببخش بهم صبر بده تا تحمل کنم، بهم ياد بده که ديگه
    خطا نکنم، بهم ياد بده که دلمو براي هر گل پژمرده اي گلدون نکنم
    +
    سلام يه خورده تعجب کردي که کي بود چي شد از کجا افتاد
    راستش ديروز شناسي اومدم اينجا ديدم کمي مثل وب خودمه گفتم سليقمون يکيه لابد اولش ميخواستم اين قطره شبنمو هم بزارم اما ديدم خيلي دخترونه ميشه بيخيال شدم
    وب خيلي خوبي داري فقط اين شعرا مال خودتونه؟
    پاسخ

    خب چرا آدرس وبتو نميذاري؟؟!!
    +

    ببخشيد تعجب نکنيد راستش برا اولين بار بود اين شکلا رو ميديدم جو گرفت خواستم همشو استفاده کنم گفتم الان ميگه واي چي نديد پديده اين پسره
    به خاطر اين شکلا هم که دشده از اين به بعد سر ميزنم
    پاسخ

    ؟؟!!


    salaaam azizam!

    un bala nashod nazar bedam.....

    bebinam ....cheshme mano door didi ke harfaye sahne dar minevisi gostakh???????????

    dg nabinama!

    haiayi-sharmi-hichi

    ama ghashang bood.daste doostet nadarde

    eidet shad!

    پاسخ

    ديدم نمياي زدم تو فاز صحنه دار!

    پيشاپيش سال نو رو بهتون تبريک ميگم.

    انشاا... که سال خوب و پر از موفقيت پيش

    رو داشته باشيد.

    پاسخ

    خيلي ممنون!
    سلام زينب جون به روزم هم اينجا هم اونجا سكوت عميق و ميگم بيايي ها هر دوجا
    سلام زينب جونم آپ كردم حتمابيا
    سلام اول عذر خواهي بابت اينکه دير اومدم اين چند وقت خيلي سرم شلوغ بود نوشتتم عالي بود مثل هميشه
    سلام اي بابا اين جا چرا همه يه دفعه عاشق ميشن آخه من چي بهت بگم دختر عاشق شدن که نشد نون و آب.ولي به ديدگاه ديگران کاري نداشته باش به رفتاراشون و طرز فکرشون هميشه خودت باش و هر کاري که ميکني نگاهت به خدات باشه و به نگاه خدات فکر کن بزار مردم هر جور که ميخوان فکر کنن..........
    پاسخ

    مرسي جناب هيتلر!


    وقتي که ديگر نبود
    من به بودنش نيازمند شدم
    وقتي که ديگر رفت
    من به انتظار آمدنش نشستم
    وقتي که ديگر نمي*توانست مرا دوست بدارد
    من او را دوست داشتم
    وقتي که او تمام کرد
    من شروع کردم
    وقتي که او تمام شد
    من آغاز کردم
    چه سخت است تنها متولد شدن
    مثل تنها زندگي کردن است
    مثل تنها مردن
    _______________________

    *آپم*

    باور نمي کنم

    هرگز باور نمي کنم که سال هاي سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد. يک کاري خواهد شد. زيستن مشکل است و لحظات چنان به سختي و سنگيني بر من گام مي نهند و دير مي گذرند که احساس مي کنم خفه مي شوم. هيچ نمي دانم چرا؟

    اما مي دانم کس ديگري در درون من پا گذاشته است و اوست مرا چنان بي طاقت کرده است. احساس مي کنم ديگر نمي توانم در خود بگنجم و در خود بيارامم و از بودن خويش بزرگتر شده ام و اين جامه بر من تنگي مي کند. اين کفش تنگ و بي تا بي قرار!

    عشق آن سفربزرگ! آه چه مي کشم!

    چه خيال انگيز و جان بخش است اين جا نبودن.

    پاسخ

    خيلي قشنگ بود عزيزم
    زيبا بود...
       1   2      >