هنوزم بغض سکوتت براي اين دل نوشته ، مي تونه بهانه باشه
هنوزم" نياز"و دردت توي متن نانوشته، مي تونه ترانه باشه

هنوزم فانوس آواز عزيزت شب چراغ روشن خاطره هامه
هنوزم تعبير نغمه ي غريبت بهترين مرهم زخم بي صدامه

سينه ي زمينوبشکاف تا ببيني گلدوناي "سال قحطي" بي بهارن
چشماي خشکيده ي شبزده هامون انتظار اشک آسمونو دارن



مي تونه تو قلب اين بازار تشويش درد آدمک غمي بي چاره باشه
مي تونه تو ناله ي مرغ گرفتار خبراز فاجعه اي دوباره باشه

آدمک تقدير ما شد تا هميشه غرق درديم
عاقبت هم خونه ي تو هم زبون خاک سرديم

ببين گلم هر وقت دلت گرفت به خودم بگو.........

بعدشم اگه دختر بوده که به درک!!!!!! من از اون بهترم!!!!!

دمم هم تنوري!!!!!!

سلام زينب جونم خوبي؟؟؟؟؟؟؟

نماز وروزه هات قبول باشه الهي!!!!!!!!!

اين عشق سنج آنلاين چيه گذاشتي ؟؟؟؟؟؟؟

منو علي رو داده 15درصد نفهم!!!!!!!واقعن که!!!!!

انگار دستام سردِ سردن
انگار چشــــام شب تارن
آسمون سياه
ابر پاره پاره
شر شره بارون داره ميباره

حالا رفتي من تنها ترين عاشقم رو زمين
تنها خاطراتـــــــم تو بودي فقط هميـــــن

گفتي برو تنها بمـــــون
با غصه ها همراه بمون

ديگـــــــه نميتونــــــــــــــــــم
خستــــــــــه خستـــــــــــــه م

اره چشام ابر بارون رو گونه هام شده رون
رفتي و رفتي تنها موندم
تا اخر عمر واست ميخونم

سلام

آمدم در وبلاگ گذري کردم

نبودي

منتظرم

سلام زينب جونم به روزم بيا زود

دستانم گرمي دستانت را مي خواهد پس دستانم را به تو ميدهم
قلبم تپش قلبت را مي خواهد پس قلبم را به تو ميدهم
چشمانم نگاه زيبايت را مي خواهد پس نگاهم از آن توست
عشقم تمامي لحظات تو را مي خواهند وبراي با تو بودن دلتنگي ميکنند
دل من همانند آسمان ابري از دوري تو ابري است
درخشش چشمانم همانند خورشيد درخشان انتظار چشمانت را مي کشند
پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند من هرگزفراموشت نخواهم کرد.
عاشـــــــقـــــــــانـــــــه دوســــــتت خواهــــــــــم داشـــــــــــت.

محبت چشمه ايست از جنس نور / هم ارادت هم سلام از راه دور .

خيلي قشنگ بود.واقعا درک مي کنم.

با عرض پوزش!!!ميمون نباشيد
اسم آپ جديدم.خوشحال ميشم بياي و نظر بدي.بدو که دير شد

سلام دوست عزيز.سايت زيبايي داريد.ممنون ميشم به منم سر بزنيد و نظر بديد.تشکر

تقصير برگها نيست. ذات آدمها همين هست، نفس که بدهي له ات مي کنند!

مـن رفـتم و تـو فـقـط گـفـتي بـرو بـه ...

مـدت هـاست کـه بـي تـابـم

بـي تـاب ِ بـازگـشـتت

و کلـام آخـرت

راسـتي

“بـه سـلامـت” بـود

يـا “بـه جـهـنــم” ؟!